طلا همواره بهعنوان یکی از مهمترین داراییهای امن در اقتصاد جهانی شناخته میشود. در دورههای نوسان اقتصادی یا بیثباتی سیاسی، تمایل سرمایهگذاران به سمت این فلز گرانبها افزایش مییابد. در سالهای اخیر، مجموعهای از عوامل شامل سیاستهای پولی انبساطی، افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و رشد تقاضای بانکهای مرکزی باعث شدهاند طلا دوباره در مرکز توجه بازارهای مالی قرار گیرد. هدف این تحلیل، بررسی روند قیمتی، وضعیت سودآوری شرکتهای استخراجی و چشمانداز کلی بازار طلا تا سال ۲۰۲۸ است.
۱. روند قیمتی و نیروهای مؤثر بر بازار
از سال ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵، قیمت جهانی طلا جهشی قابل توجه داشته و از محدودهی حدود ۲۴۰۰ دلار به بیش از ۴۰۰۰دلار در هر اونس رسیده است. پیشبینیها نشان میدهد در صورت تداوم شرایط فعلی اقتصاد جهانی، احتمال افزایش قیمت طلا تا سطح ۴۳۰۰ دلار در سال ۲۰۲۶ وجود دارد.
مهمترین عوامل تقویتکنندهی روند صعودی عبارتاند از:
• افزایش تنشهای سیاسی و نظامی در نقاط مختلف جهان که طلا را به پناهگاه سرمایه تبدیل کرده است؛
• سیاستهای پولی انبساطی و کاهش نرخ بهره واقعی در کشورهای توسعهیافته که هزینه نگهداری طلا را کاهش میدهد؛
• افزایش خرید طلا توسط بانکهای مرکزی بهمنظور تنوعبخشی به ذخایر ارزی؛
• تضعیف دلار آمریکا در برابر ارزهای اصلی که موجب جذابتر شدن طلا برای سرمایهگذاران غیرآمریکایی شده است.
در مجموع، ترکیب این عوامل سبب شده طلا نهتنها نقش سنتی خود را بهعنوان ابزار پوشش تورم حفظ کند، بلکه مجدداً بهعنوان دارایی پایه در پرتفوی سرمایهگذاران بازگردد.
۲. عملکرد مالی و وضعیت شرکتهای استخراجی
رشد قیمت جهانی طلا تأثیر مستقیمی بر سودآوری شرکتهای استخراج و فرآوری این فلز داشته است. در حال حاضر نسبت ارزش بازار به ارزش خالص دارایی (P/NAV) در بسیاری از شرکتهای بزرگ بین ۰٫۹ تا ۱٫۰ در نوسان است که نشاندهندهی ارزشگذاری متعادل و فضای مناسب برای رشد آتی است. میانگین نسبت EV/EBITDA در این صنعت حدود ۶ تا ۷ برابر برآورد میشود؛ سطحی پایینتر از میانگین تاریخی، که نشاندهندهی پتانسیل رشد قیمت سهام شرکتهای طلا است. در عین حال، حاشیه سود عملیاتی اغلب شرکتهای بزرگ بین ۵۰ تا ۶۰ درصد و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمولاً کمتر از ۰٫۵ است؛ این ارقام نشان میدهد صنعت طلا در وضعیت مالی باثبات و مقاومی قرار دارد. شرکتهایی با هزینه استخراج پایین، ذخایر قابل اطمینان و مدیریت مالی محافظهکارانه، بیشترین بازده سرمایه را برای سهامداران فراهم کردهاند. جریان نقدی آزاد (FCF) این شرکتها بهطور میانگین رشد دو رقمی داشته و در برخی موارد به بالای ۱۵ درصد رسیده است.
۳. مقایسهی سناریوهای قیمتی و سودآوری
در شرایط فعلی بازار، اختلاف میان سناریوی پایه و وضعیت واقعی سودآوری شرکتهای طلا مثبت ارزیابی میشود. سود خالص و جریان نقدی آزاد در اغلب شرکتها بین ۱۰ تا ۳۰ درصد بالاتر از پیشبینیهای اولیه است. این تفاوت عمدتاً ناشی از افزایش سریع قیمت جهانی طلا و کنترل مؤثر هزینهها در بخش استخراج است.
چنین روندی باعث شده بسیاری از شرکتهای متوسط و بزرگ معدنی، با حفظ نسبتهای مالی سالم، توان توسعهی پروژههای جدید و افزایش ظرفیت تولید را داشته باشند. این موضوع بهویژه در کشورهای دارای ذخایر غنی مانند استرالیا و کانادا مشهود است.
۴. چشمانداز کلان و پویایی عرضه و تقاضا
بازار جهانی طلا در حال حاضر در نقطهی تعادل میان دو نیرو قرار دارد:
از یک سو، افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، نگرانیهای تورمی و رکود اقتصادی جهانی تقاضا را تقویت میکند؛ و از سوی دیگر، افزایش عرضه از معادن جدید در استرالیا، آفریقا و آمریکای جنوبی میتواند از شدت رشد قیمتها در بلندمدت بکاهد. با این وجود، بررسی روندهای بلندمدت نشان میدهد تا پایان ۲۰۲۷ سطح قیمتی طلا احتمالاً بالاتر از ۳٬۵۰۰ دلار تثبیت خواهد شد. در چنین شرایطی، انتظار میرود میانگین بازده سرمایه (ROCE) صنعت طلا در محدودهی ۱۵ تا ۲۰ درصد باقی بماند که در مقایسه با سایر بخشهای کالایی رقم بالایی است.
۵. نتیجهگیری
بررسی روندها نشان میدهد بازار طلا در افق ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۸ وارد یک دورهی رشد ساختاری پایدار شده است. کاهش نرخهای واقعی بهره، ضعف دلار، تنشهای سیاسی و افزایش خرید بانکهای مرکزی، همگی زمینهساز تداوم این روند هستند. در چنین محیطی، سرمایهگذاری در شرکتهای استخراجی با هزینه تولید پایین، ساختار مالی سالم و برنامه توسعهی پایدار، میتواند بازدهی قابل توجهی به همراه داشته باشد. بهطور کلی، چشمانداز سهسالهی طلا صعودی، کمریسک و با بازدهی بالاتر از متوسط بازارهای مالی ارزیابی میشود.
نویسنده: ثمین ابوالقاسمی
لینک منبع: گزارش هفتگی شماره 352- طلا